**ص**
صابونش به جامه ما خورده !
صبر کوتاه خدا سی ساله !
صداش صبح در میاد !
صد پتک زرگر، یک پتک آهنگر !
صد تا گنجشک با زاق و زوقش نیم منه !
صد تا چاقو بسازه، یکیش دسته نداره !
صد تومن میدم که بچه ام یکشب بیرون نخوابه وقتی خوابید ، چه یکشب چه هزار شب !
صد رحمت به کفن دزد اولی !
صد سال گدائی میکنه هنوز شب جمعه را نمیدونه !
صد سر را کلاه است و صد کور را عصا !
صد من پرقو یکمشت نیست !
صد من گوشت شکار به یک چس تازی نمیارزه !
صد موش را یک گربه کافیه !
صفراش به یک لیمو می شکنه !
صنار جیگرک سفره قلمگار نمی خواد !
صنار میگیرم سگ اخته میکنم، یه عباسی میدم غسل میکنم !
**ض**
ضرب خورده جراحه !
ضرر را از هر جا جلوشو بگیری منفعته !
ضامن روزی بود روزی رسان !
ضرر بموقع بهتر از منفعت بیموقعه !
ضرر کار کن، کار نکردنه !
**ط**
طاس اگر نیک نشیند همه کس نراد است !
طالع اگر اری برو دمر بخواب !
طاووس را به نقش و نگاری که هست خلق --- تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش !(( سعدی ))
طبل تو خالیست !
طبیب بیمروت، خلق را رنجور میخواهد !
طشت طلا رو سرت بگیر و برو !
طعمه هر مرغکی انجیر نیست !
طمع آرد بمردان رنگ زردی !
طمع پیشه را رنگ و رو زرده !
طمع را نباید که چندان کنی --- که صاحب کرم را پشیمان کنی !
طمع زیاد مایه جونم مرگی ( جوانمرگی ) است !
طمعش از کرم مرتضی علی بیشتره !
**ظ**
ظالم پای دیوارِ خودشو، میکنه !
ظالم دست کوتاه !
ظالم همیشه خانه خرابه !
ظاهرش چون گور کافر پر حلل --- باطنش قهر خدا عزوجل !
**ع**
عاشقان را همه گر آب برد --- خوبرویان همه را خواب برد . (( ایرج میرزا ))
عاشق بی پول باید شبدر بچینه !
عاشقم پول ندارم کوزه بده آب بیارم !
عاشقی پیداست از زاری دل --- نیست بیماری چو بیماری دل . (( مولوی ))
عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد ! (( حافظ ))
عاشقی کار سری نیست که بر بالین است ! (( سعدی ))
عاقبت جوینده بابنده بود ! (( مولوی))
عاقبت گرگ زاده گرگ شود --- گر چه باآدمی بزرگ شود . (( سعدی ))
عاقل بکنار آب تا پل میجست --- دیوانه پا برهنه از آب گذشت !
عاقل گوشت میخوره، بی عقل بادمجان !
عالم بی عمل، زنبور بی عسله !
عالم شدن چه آسون آدم شدن چه مشکل !
عالم ناپرهیزکار، کوریست مشعله دار !
عبادت بجز خدمت خلق نیست --- به تسبیح و سجاده و دلق نیست ! (( سعدی ))
عجب کشگی سابیدیم که همش دوغ پتی بود !
عجله، کار شیطونه !
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد !
عذر بدر از گناه !
عروس بی جهاز، روزه بی نماز، دعای بی نیاز، قرمه بی پیاز !
عروس تعریفی عاقبت شلخته در آمد !
عروس که بما رسید شب کوتاه شد !
عروس مردنی را گردن مادر شوهر نگذارید !
عروس میاد وسمه بکشه نه وصله بکنه !
عروس نمیتونست برقصه میگفت : زمین کجه !
عروس را که مادرش تعریف کنه برای آقا دائیش خوبه !
عروس که مادر شوهر نداره اهل محل مادر شوهرشند !
عزیز کرده خدا را نمیشه ذلیل کرد !
عزیز پدر و مادر !
عسس بیا منو بگیر !
عسل در باغ هست و غوره هم هست !
عسل نیستی که انگشتت بزنند !
عشق پیری گر بجنبد سر به رسوائی زند !
عقد پسر عمو و دختر عمو را در آسمان بسته اند !
عقلش پاره سنگ بر میداره !
عقل که نیست جون در عذابه !
عقل مردم به چشمشونه !
عقل و گهش قاطی شده !
علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد . (( ... دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست )) (( سعدی ))
علاج بکن کز دلم خون نیاید . (( سرشک از رخم پاک کردن چه حاصل ... )) (( میر والهی))
علف بدهان بزی باید شیرین بیاد !
عیدت را اینجا کردی نوروزت را برو جای دیگه !
**غ**
غاز میچرونه !
غربال را جلوی کولی گرفت و گفت : منو چطور می بینی ؟ گفت : هر طور که تو منو میبینی !
غلام به مال خواجه نازد و خواجه به هر دو !
غلیان بکشیم یا خجالت ! (( مائیم میان این دو حالت ... ))
غم مرگ برادر را برادر مرده میداند !
غوره نشده مویز شده است !
**ف**
فردا که برمن و تو وزد باد مهرگان --- آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست ؟ (( ناصر خسرو))
فرزند بی ادب مثل انگشت ششمه، اگر ببری درد داره ، اگر هم نبری زشته !
فرزند عزیز نور دیده --- از دبه کسی ضرر ندیده !
فرزند کسی نمیکند فرزندی --- گر طوق طلا به گردنش بر بندی !
فرزند عزیز دردونه، یا دنگه یا دیوونه !
فرشش زمینه، لحافش آسمون !
فرش، فرش قالی، ظرف، ظرف مس، دین، دین محمد !
فضول را بجهنم بردند گفت : هیزمش تره !
فقیر، در جهنم نشسته است !
فکر نان کن که خربزه آبه !
فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه !
فلک فلک، بهمه دادی منقل، به ما ندادی یک کلک !
فواره چون بلند شود سرنگون شود !
فیل خوابی می بیند و فیلبان خوابی !
فیلش یاد هندوستان کرده !
فیل و فنجان !
فیل زنده اش صد تومنه، مرده شم صد تومنه !
**ق**
قاپ قمار خونه است !
قاتل بپای خود پای دار میره !
قاچ زین را بگیر اسب دوانی پیشکشت !
قاشق سازی کاری نداره، مشت میزنی توش گود میشه، دمش را میکشی دراز میشه !
قاشق نداری آش بخوری نونتو کج کن بیل کن !
قاطر را گفتند : پدرت کیست ؟ گفت : اسب آقادائیمه !
قاطر را گفتند : پدرت کیست ؟ گفت : اسب آقادائیمه !
قاطر پیش آهنگ آخرش توبره میشه !
قبا سفید قبا سفیده !
قبای بعد از عید برای گل منار خوبه !
قدر زر، زرگر شناسد قدر گوهر، گوهری .
قران کنند حرز و امام مبین کشند ! (( یاسین کنند ورد وبه طاها کشند تیغ ... ))
قربون برم خدا رو، یک بام و دو هوا رو، اینور بام گرما را اون ور بام سرمارو !
قربون بند کیفتم، تا پول داری رفیقتم !
قربون سرت آقا ناشی، خرجم با خودم آقام تو باشی !
قربون چشمهای بادومیت - ننه من بادوم !
قربون چماق دود کشت کاه، بده جوش پیشکشت !
قرض که رسید به صد تومن، هر شب بخور قیمه پلو !
قسمت را باور کنم یا دم خروس را ؟!
قسم نخور که باور کردم !
قلم ، دست دشمنه !
قم بید و قنبید، اونهم امسال نبید !
قوم و خویش، گوشت هم را میخورند استخوان هم را دور نمیندازند .